وقتی هیچکس هیچچیز نگوید!
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۹۱۶۴۳
امین حسینیون تصور آینده بدون ادبیات را محال میخواند و معتقد است ادبیات در طبیعت انسان است و لازمه دنیای بدون ادبیات این است که هیچکس هیچچیز نگوید و از زبان استفادهای نشود.
این داستاننویس و مترجم در گفتوگو با ایران اکونومیست درباره آینده بدون ادبیات و اینکه چرا باید ادبیات ادامه پیدا کند، گفت: واقعیت این است بایدی وجود ندارد؛ انسان موجودی است که تخیل دارد و زمانی که تخیل از طریق کلمات بیان شود، فارغ از کیفیت آن میشود ادبیات یا اگر از طریق صدا بیان شود، میشود موسیقی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: تنها حالتی که امکان دارد ادبیات اصلا وجود نداشته باشد، این است که دیگر انسان هیچ تخیلی نداشته باشد یا هیچوقت، هیچکس درباره تخیلش صحبت نکند. تخیل میتواند هر چیزی باشد و لزوما هم مثبت نیست یا ممکن است چیزهای زشت باشد، همانطور که بخشی از ادبیات چنین چیزهایی است. پس بایدی برای ادامه ادبیات وجود ندارد اما تا زمانی که انسان چنین موجودی است، یعنی دارای تخیل است، ما ادبیات، فارغ از کیفیتش، خواهم داشت و کسی نمیتواند جلویش را بگیرد.
حسینیون با تأکید بر اینکه ادبیات در ذات آدمی نهفته است، گفت: اگر ۱۰ آدم بیسواد را در جایی بگذارید تا چندماه باهم زندگی کنند، حتما چند شعر و داستان از این ماهها بیرون خواهد آمد، تعابیر زیبایی ایجاد خواهد شد که همه اینها میشود ادبیات. بخشی از ادبیات توسط شاعران، نویسندهها و امثالهم آفریده میشود و این بدین معنی نیست که اگر آنها نباشند، ادبیاتی وجود نخوهد داشت. اگر چند نفر دور آتش بنشینند، یکی شروع به تعریف قصه میکند، خب از آن چند نفر، یک نفر داستان بهتر، هیجانانگیزتر، زیباتر و بامعناتری تعریف میکند، که میشود نویسنده. اما اگر نویسنده نباشد و یا بگوید داستان تعریف نمیکنم، بقیه به کار خود ادامه میدهند زیرا این بخشی از طبیعت انسان است و ادبیات باید ادامه پیدا کند، ادبیات باید و نباید نیست بلکه بخشی از طبیعت انسان است، در نتیجه ادامه خواهد داشت مگر اینکه طبیعت انسان تغییر پیدا کند.
او در ادامه اظهار کرد: اگر دنیایی را تصور کنیم که در آن هیچ شکلی از ادبیات وجود ندارد و این دنیا به چه شکل خواهد بود، میتوان گفت آن دنیا، دنیایی خواهد بود که در آن جا به هیچعنوان، هیچ ارتباطی وجود ندارد. بین آدمهای آن جامعه، میخواهد ۵ نفر باشد یا ۵۰۰ هزار نفر یا ۵۰ میلیون نفر، فاصله زیادی وجود دارد، همینطور بین نهادها و نظامهای اجتماعیاش. بین من نوعی و شما فاصله وجود دارد، اما چه چیزی این فاصله را پرمیکند و یا چه چیزی بین من و شما ارتباط برقرار میکند؟ ادبیات یا سادهتر بگویم داستان. در واقع داستانهای مشترک است که انسانها را کنار هم قرار میدهد.
نویسنده «سیاسیا در شهر مارمولکها»، «ماجرای کفترکش» و «ماجرای خونزاد» خاطرنشان کرد: آنچه باعث ارتباط میان یک فرد در فقیرترین نقطه تهران با یک آدم در ثروتمندترین نقطه میشود، داستانهای مشترک است؛ مثلا همه یک سریال را دنبال میکنند یا درگیر یک کابوس مشترک مثلا زلزله تهران هستند؛ زلزله کابوس مشترکی است که همه تهرانیها دارند و این کابوس مشترک باعث میشود بین آدمها ارتباطی وجود داشته باشد. به محض اینکه درباره این کابوس که امری تخیلی است، صحبت شود، یکی میگوید اگر زلزله شود چه میشود؟ دیگری میگوید همه جا آتشسوزی میشود؟ یکی دیگر میگوید موشهای بیرون میآیند و شروع به خوردن آدمها میکنند؟ در واقع در اینجا وارد حوزه ادبیات شدهایم.
حسینیون تأکید کرد: کارکرد ادبیات، برقراری ارتباط میان آدمها و نهادهای جامعه است. تقریبا تصور دنیای بدون ادبیات، محال است یا تصورش سخت است. لازمه دنیای بدون ادبیات این است که هیچکس هیچچیز نگوید و از زبان استفادهای نشود؛ مثلا هیچ مکاتبهای نداشته باشیم و کسی چیزی نگوید. اگر از بقال ماست میخرید، در سکوت اتفاق میافتد. ماست را روی میز میگذارید و کارت را میکشید بدون گفتن کلمهای. به محض اینکه شروع به حرف زدن کنید، با شکلی از ادبیات سروکار دارید.
این مترجم با اشاره به اعتصاب نویسندههای آمریکایی در تلویزیون، گفت: این مسئله، حرکتی صنفی است. اما اگر زمانی بگویند کلا شعر ممنوع است و کسی اجازه نمیدهد کتاب شعری چاپ شود، این امر امکانپذیر نخواهد بود چون شعر و داستان بخشی از طبیعت انسان است و نمیتوان جلو آن را گرفت. اگر تمام شاعران بگویند ما دیگر شعر نمیگوییم، شعر به شکل دیگری تولید میشود؛ مثلا در استادیوم فوتبال، ۲۰ هزار نفر جمع میشوند و درباره فوتبالیستها شعری در آنجا تولید میکنند. بنابراین اگر شاعران هم یک روزی اعتصاب کنند، بقیه آدمها به صورت خودکار آن وظایف را انجام میدهند.
حسینیون در پایان گفت: درباره مرغ سحر ملکالشعرای بهار، زمانیکه شعر معروف شده بود این روایت وجود دارد، در نسخه اولیه این شعر اینگونه بوده که «شام ما، شام ما را سحر کن». حتی خوانندهها ابتدا اینگونه اجرا کرده بودند. یک روز ملکالشعرا در خیابان راه میرفته که فرد دورهگردی مرغ سحر را میخوانده و به جای «شام ما، شام ما را سحر کن» میگفته «شام تاریک ما را سحر کن». ملکالشعرا میگوید این تغییر بهتر است و این مصرع را اصلاح میکند میشود «شام تاریک ما را سحر کن». میخواهم بگویم ارتباط همانند تخیل جمعی در زبان شاعر و نویسنده میآید و به ادبیات تبدیل میشود. اگر آن شاعر حذف شود، تخیل جمعی یا فردی راه دیگری برای ابراز خود پیدا میکند و نمیتواند ساکت بنشیند.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: آینده بدون ادبیات ، سیدامین حسینیون
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: طبیعت انسان بدون ادبیات وجود ندارد هیچ کس آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۹۱۶۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تجمعات در آمریکا از روی انسانیت و عدالت خواهی است
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام حمید شهریاری در این دیدار طی سخنانی با تاکید براهمیت کشور هندوستان در اشاعه ادبیات وحدت و مقاومت، اظهار داشت: هر تحلیلی از هر منطقهای در جهان هستی و در روزگار کنونی، نیازمند یک نگاه کلی به جغرافیای جهان و به خصوص جغرافیای سیاسی جهان است، بدون آنکه بدانیم در جهان کنونی چه اتفاقاتی رخ میدهد نمیتوانیم محدوده جغرافیایی خود و محلی که فعالیت میکنیم را تشخیص دهیم.
وی افزود: نگاه کردن از بالا باعث میشود انسان دید کلی نسبت به مسائل پیرامون خود پیدا کند که سبب خواهد شد نسبت به تصمیمات خود دقت بیشتری داشته باشد، نکته دیگر این است که در وضعیت دنیای کنونی عدهای سرمایه دار به مانند قارون حاکم بر جهان هستند و قدرت و ثروت ظاهری جهان را در اختیار دارند؛ طبیعتاً دل مردمان عادی را به سمت خودشان جذب میکنند، این جذابیتی که براثر ثروت و قدرتی که استکبار جهانی دارد بر کسی پوشیده نیست و امروز آمال بسیاری است.
شهریاری اظهار داشت: یک زرق و برقی در دنیای استکبار وجود دارد که باعث جذب آنان میشود که البته امری عادی است؛ در مقابل عده قلیل و کمی هستند که معتقدند ثروت قارون و قدرت فرعون یک مسئله ظاهری و موقت است و قدرت و ثروت واقعی در ید الهی است.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، عدالت محوری را یک اصل دانست و تصریح کرد: این دو اعتقادی است که هر کدام، پیروان خاص خود را دارد، اما تکلیف چیست، معیارمان در ارزشگذاری و بالاترین ارزشی که باید در سخنرانیها و توصیف و توضیحاتمان تاکید کنیم دوگانهای است بین عدالت و ظلم؛ از بهشت و جهنم، اوصاف خداوند و اخلاق حسنه پیامبر (ص) سخن میگوئیم اما در حقیقت ارزشمندترین موضوعی که بر روی زمین باید بدان توجه نمود عدالت است.
وی گفت: اگر از نظر قدرت و ثروت در این صحنه بخواهیم با پول و قدرت ظاهری دنیا حرکت کنیم، شکست خواهیم خورد، باید معیاری داشته باشیم و اندیشه فاخر اسلامی را در دل این افرادی که دل به جایی دیگر بسته اند جذب کنیم تا برسد آن روزی که قارونها شکست بخورند و همینها که حمایت میکنند و ثروت قارون را دنبال میکنند، مشاهده کنند که قارون و ایادیاش در دل زمین فرو میروند و میگویند چه خوب شد که ما این مسیر را نرفتیم؛ لذا عدالت بدین معنا است که خون کسی بی گناه ریخته نشود.
شهریاری بیان داشت: طبیعی است که هر موجود زنده حق زندگی دارد و اگر این حق از او گرفته شود ظلم شده است و عدالت اقتضا میکند انسانها زندگی کنند، حال از هر دین و مذهب هم باشد، تا شمشیر دست نگرفته و خون نریخته است کشتن او جایز نیست؛ لذا باید در دل جوانهایمان عدالت خواهی را زنده کنیم، البته معنای عدالت و ظلم را همه میدانند؛ زن و کودک فلسطین را به خاک و خون کشیدند اما افرادی که حتی مسلمان نیستند و از روی انسانیت و عدالت خواهی در آمریکا تجمعاتی بر حمایت از فلسطین برپا میکنند را همگان مشاهده میکنند، بنابراین آنچه که میتواند تمام اختلافات را حل کند، ادبیات عدالت محور است در این میان بالاترین ارزش آسمانی تقوا و بر روی زمین عدالت است و ضد آن ظلم.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، در ادامه گفت: فرهنگ مقاومت در برابر ظلم هم یک وظیفه انسانی و هم یک وظیفه دینی و شرعی است که از امام حسین (ع) یاد گرفته ایم؛ باید ویژگیهایی که امام حسین (ع) در راه عدالت خواهی و مقابله با ظلم و مقاومت شهید شدند را گفت و این نوع ادبیات را باید تولید کرد.
وی افزود: در مقابل این ادبیات، استکبار جهانی به عنوان ظالم اصلی بر روی زمین است که به دنبال گسترش صفت اختلاف و جنگ میان شیعه و سنی و درگیری میان هندو و مسلمان در هندوستان میباشد و این ذات استکبار جهانی است که باید بدان توجه کرد.
شهریاری خاطر نشان کرد: اکنون توسط آمریکا ۳ پروژه اساسی در دنیا دنبال میشود، اول اسلام هراسی، که در هندوستان این مسئله را به خوبی مشاهده میکنید مانند ایجاد گروه داعش و قرآن سوزی، دوم پروژه شیعه هراسی است که اکنون نیز جریان دارد.
وی افزود: میگویند اگر حماس پیروز شده است به اتکای شیعه پیروز شده و نه به اتکای سران اهل سنت، این مسئله را تداوم راه شیعیان اعلام میکنند که در مقابل باید ادبیات عدالت خواهی و عدالت محور را تولید کرد و ترویج داد، لذا ادبیاتی که باید تولید شود، این است که پروژه شیعه سازی پروژه دشمن است، اگر عالم به سمت امام حسین (ع) گرویده میشود به دلیل عدالت خواهی و ظلم ستیزی او است.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اظهار داشت: پروژه سومی که استکبار تولید میکند، ایران هراسی است به مانند ضدیت با زبان فارسی؛ ایران هراسی در منطقه توسط دشمن به شدت دنبال میشود لذا باید مراقبت کنیم در مقابل این ادبیات دشمن بایستیم.
شهریاری ابراز داشت: هر کس در منطقه جغرافیایی خود باید ادبیات بومی خود را تولید کند و هندوستان کشوری بزرگ و با ایالتهای مختلف است که ظرفیت بزرگی در این مسئله دارد و میتواند ادبیات ستیز با ظلم را ترویج و تولید کند.
وی در پایان با اشاره به اهمیت پروژه "آی محسن" و توجه جهان اسلام به این پروژه، تاکید کرد: پروژه آی محسن در مقابل پروژههای "ایران هراسی و اسلام هراسی " دنبال میشود که با حضور گروههای مختلف از کشورهای مختلف در ایران و بازدید از مناطق و مراکز معنوی کشور، بسیاری از شبهات برطرف میشود و میتواند در خنثی نمودن پروژههای دشمن کارآمد باشد و در قسمتی دیگر امکاناتی برای حمایت از ملت مظلوم غزه فراهم شده است.
کد خبر 6098309 سمانه نوری زاده قصری